آيا ميدانستيد برطبق آمارهاي سازمان ملل از هر 100 نفردر جهان 3 نفر مهاجرند، يعني در كشوري زندگي ميكنند كه در آنجا بدنيا نيامدهاند. مهاجرت با سابقهاي به قدمت تاريخ ، علاوه بر جنبه هاي سياسي، اقتصادي واجتماعي از لحاظ روانشناختي و پزشكي نيز مورد توجه روانشناسان و پزشكان قرار دارد و از ديدگاههاي مختلفي مورد بررسي قرارميگيرد وشايد جالب باشد كه بدانيد علاوه بر مطالعه مهاجرت به عنوان يك استرس در زندگي فرد، در بسياري از تحقيقات پزشكي براي شناخت بيشتر در مورد بيماريها از مقايسه مهاجران با همنژادهاي خود كه مهاجرت نكرده اند، استفاده ميكنند.
به عنوان مثال ديده شده كه سكته قلبي در مهاجران ژاپني به امريكا بمراتب بيشتر از ژاپني هائي است كه در ژاپن سكونت دارند. كه در مطالعات تكميلي مشخص گرديدكه به علت رژيم غذائي پرچربي در غرب ورژيم خام خوري و كم چربي غذاهاي سنتي ژاپني مي باشد، واما آنچه از لحاظ روانشناسي مهاجرت حائز اهميت است:
• چرا افراد مهاجرت ميكنند؟
دلايل زيادي براي مهاجرت برشمرده ميشود كه به دسته هاي اصلي زير ميتوان آنها را تقصيم نمود كه در هر برههي زماني وبراي هر ملتي يكي دو مورد آن ميتواند مهمتر باشد.
o رسيدن به درآمد بالاتر وسطح بهتر زندگي
o سطح بالاتر آموزش
o دلايل سياسي وناامني جاني وشغلي
o دلايل خانوادگي وشخصي
جالب است بدانيد معمولا بازنشستههاي كشورهاي پيشرفته نظير بريتانيا به كشورهائي با سطح هزينه پائينر مانند اسپانيا مهاجرت مينمايند.
• چه كساني مهاجرت مي كنند؟
ديده شده است كه در شرايط يكسان تمايل افراد مختلف براي مهاجرت با هم متفاوت است و با مطالعه و مقايسه بهره هوشي مهاجران وافراد متناظر آنها در كشور مبدا ديده شده است كه مهاجران از بهره هوشي بالاتري برخوردارند. به علاوه مهاجران افرادي جسورتر با حس جاهطلبي قويتري ميباشند. حس بالاي مبارزهطلبي و توان بالاتر تحمل سختيها از موارد ديگر قابل ذكر در مورد مهاجران است. در مورد مهاجران ايراني سطح بالاتر تحصيلات نيز در چندين مطالعه در اروپا،ايالات متحده وكانادا به اثبات رسيده است.
• مهاجرت چه تاثيري بر روي مهاجران دارد؟
مهاجرت از ديدگاه روانشناسي جزو استرسهاي عمده زندگي در نظر گرفته ميشود. مهاجران حتي در حالت قانوني آن در هنگام ترك كشور خويش ناچارند بسياري از دلبستگيهاي خويش نظير خانواده، اقوام، دوستان، شبكههاي حمايتي و فرهنگي كه با آن رشد وتكامل يافتهاند را تر ك گويند.
آنها همچنين ناچارند تمامي يا بخش عمدهاي از دارائي خويش را به وجه نقد مبدل ساخته و آن را صرف مسافرت وتامين نيازهاي اوليه در كشور مقصد نمايند. در كشور مقصد نيز مشكلاتي اساسي همچون زبان و لهجه جديد، اشتغال، تامين مسكن، گذراندن دورههاي آموزشي متعدد براي رسيدن به استانداردهاي كشور مقصد و تفاوتهاي عمده فرهنگي در پيش روي مهاجران قرار دارد.
پذيرش فرهنگ كشور مقصد گاه چنان شديد است كه از آن به عنوان شوك فرهنگي ياد ميشود.مهاجر ناچار است براي رسيدن سطح اجتماعي همرديف با آنچه در كشور خود بوده تلاشي دو چندان داشته باشد به عنوان مثال يك پزشك بطور متوسط 3 الي 4 سال ميبايست با بيش از 5 الي6 آزمون كتبي وعملي دست وپنجه نرم نمايد تا در نهايت اجازه طبابت در كشور كانادا را داشته باشد.
در مورد ايرانيان نكته ديگري نيز قابل ذكر است پيشينه ناچيز آنها در زندگي به عنوان يك اقليت (Minority) است. در حاليكه اقوام چيني وهندي واروپائي چندصد سال به عنوان اقليتهاي قومي به تجربيات ارزندهاي دست يافتهاند، اين تجربه براي ايرانيان از 35 سال هم تجاوز نميكند.
بهرحال اضطراب، افسردگي، انزوا، ترس و وحشت از دست دادن هويت همزمان با انطباق فرد، از علام شديد افراد ضعيفتري است كه در برابر اين استرس تاب مقاومتشان را از دست ميدهند
اما خوشبختانه بسياري از مهاجران اين دوران سخت ابتدائي را با موفقيت پشت سر مي گذارند واين پيروزي تجربياتي ارزنده و اعتماد به نفس فوقالعادهاي به آنها ونسلهاي بعدي ميبخشد. به علاوه تركيب فرهنگها بر غناي آنها ميآفزايد. بسياري از مهاجران نسل اول بعد از سالها به سطح بالائي از تابآوري (Resilience) دست مييابند كه از لحاظ روانشناختي بسيار ارزشمند است.
• مهاجرت كودكان ونوجوانان
كودكان و جوانان مهجر اغلب راحتتر از بزرگسالان و سالمندان انطباق حاصل مينمايند . مهاجران جوانتر اغلب راحتتر زبان جديد را مي آموزند و روند پختگي و بلوغ آنها در فرهنگ جديد دامنه وشتاب بيشتري دارد، اما مهاجرين مسنتر در فرهنگ پيشين خود ثبات وروال زندگي يكنواختتري داشتهاند وبراي انطباق با فرهنگ جديد به تقلاي بيشتري نياز دارند.
• چگونه ميتوان استرس ناشي از مهاجرت را به حداقل رسانيد؟
مطالعات حاكي از آن است كه مهاجران قانوني كه با خانواده خويش مهاجرت مينمايند و اين مهاجرت طبق يك روند برنامهريزي شده ميباشد، به ميزان بالاتري اين مرحله را با موفقيت طي مينمايند.همچنين در صورتي كه فرد در حين ادغام با فرهنگ جديد، بتواند برخي از آداب و رسوم فرهنگ قبليش را حفظ كند اين استرس به حداقل خواهد رسيد. آشنائي و بهرهمندي از گروههاي حمايتي ويژهي نومهاجران نيز نقش بسيار موثري در اين زمينه دارد.
Dr.Mansoor MirzaeiPsychiatrist.Consultant and Author
Email: mirzaei.mansoor@gmail.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر