۱۳۹۵/۰۳/۱۰

تفاوت رانندگی در ایران و کانادا

در کشور عزیزمان ایران گرفتن گواهینامه رانندگی آن قدر آسان است که تقر یبا مشکل چندان جدی ای در راه دوستداران رانندگی ایجاد نمی کند و بسیاری اول گواهینامه گرفته و بعد به مرور رانندگی یاد میگیرند! و یا بعد از سالها رانندگی کردن بدون گواهینامه یک روز تصمیم میگیرند که بروند گواهینامه بگیرند! اما در کانادا گواهینامه رانندگی یک دغدغه جدی برای مهاجرین ایرانی به شمار می آید به ويژه آنکه برای بعضی از کارها داشتن گواهینامه رانندگی از نظر کارفرما مزیت به حساب می آید. در بین استان های کانادا کبک و شهر مونترال دارای سخت ترین امتحان رانندگی است به نحوی که حدود 60 درصد در خواست کنندگان گواهینامه در اولین تلاش مردود می شوند و بسیاری از گرفتن گواهینامه پشیمان می شوند! گواهینامه همچنین در کانادا یکی از مدارک شناسایی بسیار مهم می باشد چرا که نام کامل، آدرس، عکس شما را داشته و یک مدرک رسمی به حساب می آید.  اما محیط و نحوه رانندگی و فرهنگ حاکم با آن تا حد زیادی با ایران متفاوت میباشد.


رانندگی در کانادا یک امر "جمعی" است ولی در ایران یک امر "فردی" تلقی می‌شود. رانندگی در ایران یعنی "می خواهم خودم را با خودرو به مقصدم برسانم". پس رانندگان دیگر، "رقیب" من هستند و من نباید از رقبا عقب بمانم. در کانادا  کسی از ترکیب نیش ترمز و گاز و بوق برای "راه گرفتن" استفاده نمیکند! در رانندگی ایرانی هر فضای خالی که پیدا شد، باید زودتر از دیگران آن را پر کنیم. چنین است که رانندگی ایرانی یعنی "چپاندن خودرو یا موتور در اولین فضایی که خالی می‌شود". اینکه روی خط طولی می‌رویم، فضا را برای دیگری تنگ می‌کنیم و چه مزاحمتی برای عابران یا رانندگان دیگر ایجاد می‌کنیم مهم نیست و حتی نزد برخی می‌توان از شانه خاکی سمت راست جاده برای فرار از ترافیک کمک گرفت. رانندگی به سبک ایرانی یعنی "رفتن از هر مسیر ممکن نه از مسیر تعیین شده"؛ درست مانند کودکی که در فضای حیاط منزلش که تعلق به خودش دارد ماشین بازی می‌کند و در هر لحظه به هر جهتی که خواست سر اسباب بازی اش را می‌چرخاند.

                                                                                             رانندگی در میدان توحید تهران 
اما وقتی در جامعه‌ای این نگرش به رانندگی حاکم باشد، که هر کس قبل از آنکه به رسیدن به مقصدش فکر کند به دنبال مشارکت در حرکت جمعی خودروها باشد، این نظم در همه جا خود را نشان می‌دهد. بنایراین کسی که می‌خواهد در بزرگراه به راست بپیچد از صدها متر جلوتر در مسیر تعیین شده قرار می‌گیرد و خالی بودن باند کناری، او را به قانون شکنی نمی‌کشاند. رانندگی ایرانی معنای خاص خود را دارد. این رانندگی خاص، اصطلاحات خاصی هم به دنبال آورده است که در کتابهای آموزش رانندگی اصلا" وجود ندارد؛ اصطلاحاتی مانند "راه گرفتن" و یا "رد کردن".

"راه گرفتن" یعنی جلوی دیگری را بگیر تا خودت بتوانی بروی. چه وقت راه را "می گیریم"؟ مثلا هنگام گردش به چپ در چهارراه. تا می‌توانیم وسیله نقلیه خود را جلوتر و جلوتر می‌بریم تا ماشین مقابل چاره‌ای جز راه دادن به ما نداشته باشد. "رد کردن" را هم وقتی به کار می‌بریم که خودرو خود را از فاصله بسیار نزدیک از کنار اتومبیل‌های دیگر یا پای یک عابر عبور می‌دهیم.
حالا تا اندازه‌ای معلوم می‌شود که چرا در کشور ما این مقدار تصادف رخ می‌دهد و چرا بیشترین کشته‌ها در میان عابران پیاده در ایران یا "سالمند" هستند و یا "کودک"؛ تا کسی حرکات شبه آکروباتیک بلد نباشد نمی‌تواند خود را از اتومبیل‌ها و موتورسیکلت‌هایی که چفت در چفت یکدیگر و با فاصله سانتیمتری و گاهی میلیمتری از کنار عابران می‌گذرند نجات دهد.تفاوت رانندگی ایرانی با رانندگی در آمریکای شمالی بی شباهت به تفاوت فوتبال آمریکایی و فوتبال معمولی نیست! ما در بسیاری موارد رانندگی نمی‌کنیم اسکی می‌کنیم، زیرا اصل در رانندگی ما بر توقف نکردن است مگر آنکه مانعی فیزیکی مقابلمان باشد.

اما در رانندگی کانادایی علایم و چراغ های راهنما حرف اول را میرند، حتی گاهی در زمستان به دلیل برف و توفان و قطع برق  چراغ های راهنمایی رانندگی از کار می افتند ، اما هرج و مرج و ترافیک ایجاد نمیشود نه کسی با بوق راه خودش را باز میکند و نه کار به فحش و درگیری و حضور پلیس می انجامد!  زیرا ماشین ها بر اساس قانون Stop all way رفتار می کنند. در این قانون رانندگی که در آمریکای شمالی وجود دارد ، یک تابلو STOP در هر چهار طرف یک چهارراه فرعی هست و ماشین ها موظف هستند از هر طرف که رسیدند بایستند و هر کسی که زودتر رسیده باشد بعد از 3 ثانیه از تقاطع عبور میکند. در مواقعی که چراغ های راهنمایی رانندگی به هر دلیل از کار بیافتند رانندگان خود به خود از این قانون استفاده می کنند و یکی یکی راه می گیرند!  

تجربه گردشگر کانادایی: آنچه در ایران شما را متعجب می کند

"احتمالا شنیدید که رانندگی در ایران چندان جالب نیست. انتظار نداشته باشید ماشین ها برای شما بایستند، حتی وقتی از خطوط عابر پیاده عبور می کنید. ماجرا این است که باید ماشین ها را مجبور کنید بایستند و اصلا نگران تصادف احتمالی نباشید. رانندگان ایرانی به خوبی از پدال ترمز استفاده می کنند."

البته اگرچه فرهنگ رانندگی در جامعه کانادایی نهادنیه شده است اما استفاده از تکنولوژی برای مانیتورینگ و جریمه افراد متخلف، جریمه های سنگین تا حد دادگاه و زندان هم در رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی در کانادا بی تاثیر نبوده است! اما متاسفانه در چندین تجربه شخصی و مشاهدات میدانی در مناطق ایرانی نشین تورنتو و ونکوور، گروه اندکی از هموطنان عزیزمان قوانین راهنمایی رانندگی کانادا را رعایت نمیکنند که واقعا جای تامل دارد! البته این موضوع خاص ایرانی ها نیست و اساسا برخی مهاجران فرهنگ بد رانندگی در کشورهای خودشان را به کانادا ارمغان می آورند !  

به این ویدیو توجه کنید! این خانم مسن همیشه از این چهارراه عبور می کند و هر بار همین صحنه ها تکرار میشوند. دوستی تصمیم گرفته است یک بار از عبور او و عکس العمل خودروها فیلمبرداری کند. بعضی از خودروها سه بار چراغ رو قرمز می بینند، ولی حتی یک بار هم که کسی برای راننده های جلویی بوق نمیزد! 





مطالب مرتبط:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر